دوشنبه

نمیدانم چرا اما دوشنبه ها همیشه برایم جور دیگری بوده

خصوصا از وقتی فهمیدم دوشنبه به دنیا آمده ام

امروز یکهو به دلم افتاد تاریخ قمری را نگاه کنم

۱۸ محرم ۱۴۴۲

و دوشنبه

۲۴ سال قبل، چنین روزی به دنیا آمده‌ام...

چرا تقویم قمری بزرگ شدن آدم را جور دیگری به رو می‌آورد؟ 

 

 

به گذر عمرم که نگاه می‌کنم، همه اش این بیت در ذهنم تکرار می‌شود:

روزهای عمر من با گریه کردن می‌رود/ آبروی ابرها با گریه من می‌رود

 

حالا چند وقتی میشود که همه روزهایم اینطوری نیست اما باز هم روزهای عمرم میرود...به نحوی دیگر...

این بزرگ شدنم را هیچ وقت نتوانستم بپذیرم

مثلا سال پیش دانشگاهی باورم نمیشد شده ام جزء بزرگترهای مدرسه یا مثلا سال آخر دانشگاه، باورم نمیشد که شده ام جزء آن سال بالایی‌های معروف و دیگر سال بالایی بالاتر از خودم وجود ندارد...

 

باید چه کرد با این گذر عمر؟ با این شتابی که سن آدم را هر روز بیشتر میکند، بی آنکه بفهمیم کی و چطور اینقدر بزرگ شدیم؟؟ 

۱

راستش من همین الان که پستتان را دیدم، یادم آمد که من دوشنبه ۱۹ محرم به دنیا آمده ام. یعنی فردا :) و به قولتان تقویم قمری ای که این چنین روزها را به رخ آدم می کشد :)

من همیشه فکر می کردم دیگر وقتی دانشجو شوم، خیلی عاقلم، خیلی بالغ :) اما الان می فهمم که پیر شدم ولی بزرگ نه :))

سلام و خیر مقدم :)

چقدر جالب...فکر میکنم تو این روز دوشنبه رازی نهفته باشه...من که حس غریبی نسبت بهش دارم ؛) 
هر چند که ماه محرم هست اما تولدتون مبارک🙏

آره...همیشه فکر میکردیم وقتی دانشجو بشیم، قله ای که همه ادم بزرگا فتحش کردن، رو فتح میکنیم و دیگه بعدش راحت زندگی میکنیم...
اما وقتی دانشجو شدیم متوجه شدیم چقدر تا بزرگ شدن به معنای حقیقی، راه هست هنوز...

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
هر از دست دادنی
غیر از دست دادن تو
آسان است...
نویسندگان
موضوعات
پیوند های روزانه
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان