چهارشنبه ۲۶ شهریور ۹۹
سلام
من هنوز زنده ام!
اما دیشب جزء سخت ترین شب های عمرم بود
هیچ کس به غیر از خودم و شما نمیدانست که دیشب چه فکرهایی در سرم گذشته
اما امروز پدرم داشتند سخنرانی ای گوش میدادند که میگفت: آرزوی مرگ نکنید...عمر طولانی نعمته...چون هم فرصتیه برای کمال و هم فرصتی برای توبه...
شرایط بدی است. امیدوارم هیچکس هیچ وقت در چنین موقعیت هایی قرار نگیرد
امروز دوباره رفتم مرکز مشاوره
مشاورم برگشته!
اما برای دو هفته بعد بهم وقت دادند...
همین هست که خدا این منت را بر سرم گذاشته و ساکن مشهدم کرده...
وگرنه چنین وقتهایی کجا میتوانستم بروم؟